Skip to main content

عنوان: بررسی تغییرات سطح تالاب ها و تعیین ححد بستر و حریم سراسری و حفاظت برخط تالاب های کشور با کمک تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی
چکیده: تالاب ها یکی از اکوسیستم های پر اهمیت برای محیط های طبیعی هستند و حفاظت از آن نقش مهمی در بقای جانوران و گیاهان اطراف آن دارند از این رو با توجه به تحولات انجام شده در استفاده از ابزار های هوش مصنوعی و تصاویر هوایی و ماهواره ای، در این طرح سعی شده که با استفاده از تکنیک های پردازش تصاویر رصد مداوم تالاب های کشور جهت حفاظت بر خط و تعیین حد بستر و حریم تالاب ها به طور دقیق با هزینه پایین تر انجام گیرد. در این طرح بنا است از تصویر برداری هوایی به همراه تصاویر ماهواره ای آرشیوی و داده های زمینی برای استخراج دقت لازم استفاده شود.
مقدمه
تالاب یکی از زیباترین مناطق زیستی در طبیعت است. در عین حال چرخه اکوسیستمی آن نیز یکی از پیچیده ترین محیط های طبیعی است. از نظر جغرافیای طبیعی، تالاب به زمین های واقع در محل تداخل محیطهای آبی و محیط های خشکی اتلاق می شود که ویژگی های آن با هر کدام از آن محیط ها متفاوت است. در واقع تالاب ها شرایط و ویژگی های محیط خشکی و آبی را در یک زمان دارا هستند و یا گاهی به طور فصلی در شرایط خشکی یا آبی قرار می گیرند. آب و خاک دو عنصر اساسی تالاب می باشد و بر اثر تعامل این دو عامل، نوع تالاب، کمیت و کیفیت گونه های گیاهی و جانوری و ارتباط آن با محیط های هم جوار مشخص می شود.
با افزایش جمعیت نیاز به نقشه برداری تالاب ها بیشتر شده است. تقاضای انسان از تالاب ها برای کشاورزی، آبزی پروری، جنگلداری و توسعه به ویژه در کشورهای توسعه نیافته در حال افزایش است. اثرات تغییر آب و هوا باعث تشدید تغییرات و از بین رفتن تالاب می شود، اما پیش بینی اثرات تجمعی دشوار است. با توجه به خدمات زیست‌محیطی که تالاب‌های طبیعی ارائه می‌کنند، مدیریت پایدار تالاب‌ها در مقیاس محلی و جهانی به نفع جامعه است. برای مدیریت مؤثر هر منبع زیست محیطی، باید توزیع و گستره آن همراه با تنوع و چگونگی و چرایی تغییر آن شناخته شود. نقشه های تالاب ها، برنامه های حفاظتی برای کمک به حفظ منابع طبیعی و استفاده مناسب از تالاب ها را فراهم می کند. در حالی که نقشه‌های تالاب بهترین استفاده از منابع تالاب را تضمین نمی‌کنند، اما اطلاعاتی را در اختیار مسئولین مربوطه قرار می‌دهند که می‌توان برای این کار استفاده کرد.
اثرات تغییر کاربری زمین و تغییرات آب و هوایی (و تعامل بین هر دو) منجر به تبدیل شدن تالاب ها به در معرض تهدیدترین اکوسیستم روی کره زمین شده است [5]. بنابراین، ابزاری مؤثر برای نظارت و مدیریت دقیق و کارآمد این اکوسیستم‌های در معرض تهدید مورد نیاز است. سنجش از دور یک ابزاری (در زمینه از دست دادن تالاب) است که با ارائه اطلاعات در مورد چیستی، موقعیت و وسعت تالاب ها در مقیاس چشم انداز، امکان نظارت و مدیریت بهتر تالاب را فراهم می کند [6]. طبقه‌بندی تالاب‌ها از طریق روش‌های سنجش از دور، نقشه‌ها و فهرست‌هایی را تولید می‌کند که به‌عنوان مجموعه داده‌های پایه برای کاربردهای بیشتر، از جمله توسعه سیاست‌های تالاب ملی و منطقه‌ای، شناسایی تالاب‌ها برای احیا یا حفاظت، ارزیابی خدمات تالاب و بررسی تاریخچه تغییرات و پیش بینی روند تغییرات در آینده مناسب خواهد بود.

تعاریف تالاب
تعاریف فنی تا حدی متفاوت هستند اما اشتراکات زیادی دارند. وجود آب ممکن است دائمی یا موقتی باشد، اما اگر موقتی باشد، باید به مدت طولانی و به اندازه کافی وجود داشته باشد تا بر استقرار گیاهان، خاک و حیات حیوانات تأثیر بگذارند. به دلیل گستردگی و تنوع زیاد تالاب ها، ارائه تعریف روشنی که همه جنبه های آن را در برگیرد، به آسانی امکان پذیر نمی باشد. دو رویکرد در تعریف تالاب به کار رفته است که یکی به صورت گسترده و عام و دیگری به صورت محدود و خاص می باشد. در رویکرد عام مفهوم تالاب به مکان هایی مانند مردآب، لاتلاق ها، جنگل های باتلاقی، مناطق ساحلی، مصب ها، خورها، خلیج ها، دریاچه های کم عمق، ماندآب های موجود در سیلاب دشت‌ها، مرغزارهایی با خاک اشباع و غیره اطلاق می‌شوند که شرایط غرقابی شدن خاک، امکان رشد پوشش گیاهی خاصی را فراهم می‌کند. از این رو، ارائه تعریفی که محدوده تالاب ها را از اکوسیستم‌های آبی و خشکی متمایز نماید، نیازمند دقت است. با عنایت به تعاریفی که از مراجع گوناگون برای تالاب بیان شده است، در این کتاب به دو تعریف که جامعیت بیشتری با مصداق های تالاب دارد، اشاره می‌شود. همچنین تعریف موجود در مستندات قانونی و آیین نامه ها نیز ارائه می‌گردد.
تعریف معاهده بین المللی رامسر
معاهده بین المللی رامسر به منظور حفاظت و استفاده خردمندانه از تالاب هااز طریق اقدامات محلی، منطقه ای، ملی و همکاری های بین المللی تنظیم گردیده است. این معاهده که در سال 1971 در رامسر ایران پایه گذاری شده است، زمینه ای برای دستیابی به توسعه پایدار تالاب ها در سراسر جهان فراهم نموده که تا سال 2006 با عضویت 153 کشور بیش از 1600 تالاب را به مساحت 145 میلیون هکتار تحت پوشش قرار داده است. رویکرد این معاهده در تعریف تالاب ها رویکردی عام است. بر این اساس تالاب ها به مناطق مردابی، آب گیرها، پیت زارها، برکه های مصنوعی یا طبیعی که به طور دائم یا موقت دارای آب ساکن یا جاری، شیرین، لب شور یا شور می باشند و مناطقی از آب های دریایی که عمق آنها هنگام پایین ترین جزر 6 متر بیشتر نباشد، اطلاق می گردد. علاوه بر این، تالاب های انسان ساخت مانند حوضچه های تصفیه فاضلاب و مخازن آب، استخرهای پرورش ماهی و برداشت نمک، آب بندان ها و غیره نیز جزو تالاب ها محسوب می‌شوند. بر اساس این تعریف، اکوسیستم های ساحلی، مصب ها، خورها، خلیج ها، مردآب ها، جنگل های باتلاقی و حتی تپه های مرجانی در زمره تالاب ها در نظر گرفته می شوند.
اجزای اصلی این تعریف عبارت اند از:
• وجود آب ساکن یا جاری
• کیفیت آب شیرین، لب شور و یا شور
• وجود آب به صورت دائم یا موقت
محدودیتهایی که در این تعریف وجود دارد و ناشی از رویکرد گسترده و عام معاهده رامسر می‌باشد عبارت اند از:
• عدم تعیین کمیت آب (وسعت، حجم و عمق) برای عموم تالابها مگر تالاب های ساحلی که برای آن حداکثر عمق آب در پایین ترین جزر دریا تعیین شده است
• عدم ارائه مقیاس زمانی برای آب گرفتگی تالابهایی که به طور موقت دارای آب می باشند
• اشاره صرف به شوری آب و عدم ذکر سایر عوامل کیفی
• توجه صرف به محیط آبی به عنوان تالاب و نادیده گرفتن محیطهای واسط میان آب و خشکی
محدودیتهای ناشی از رویکرد گسترده در توصیف تالاب موجب میشود که نتوان با دقت و سهولت مرزهای مشخصی برای تالابها تعیین نمود اما با توجه به هدف معاهده که همانا حفاظت و استفاده خردمندانه از تالابها بوده است این تعریف مزایای خود را آشکار میسازد توجه به رابطه هیدرولوژیکی اجزای مختلف محیط های آبی به صورت یکپارچه و در سطح حوضه و ارتباط آن با محیط های پیرامونی، برای استفاده خردمندانه و توسعه پایدار در مستندات بعدی معاهده به صراحت بیان شده است
تعریف یگان مهندسی ارتش آمریکا
بنا به تعریف یگان مهندسی ارتش ایالات متحده ،آمریکا تالاب به مناطقی اطلاق میشود که اراضی آن در دوره زمانی کافی برای حفظ شرایط طبیعی از منابع آب سطحی یا زیرزمینی در حالت غرقاب قرار گرفته و یا آن که خاک آن در حالت اشباع باشد به نحوی که رویش گونه های گیاهی غالب آن با شرایط خاک اشباع سازگار شده است. وضعیت آبی این مناطق در یک تواتر و دوره زمانی به گونه ای است که برای حفظ و رشد گیاهان غالب از نوع سازگار با محیط غرقابی یا خاک اشباع مناسب است. در این تعریف سه عامل اساسی آب (هیدرولوژی)، خاک و گیاه گنجانده شده که هر یک در شرایط خاص متناسب با محیط تالابها تعریف می.شود ویژگیهای اصلی این تعریف عبارت اند از:
وجود حالت غرقابی و یا خاک اشباع ناشی از آبهای سطحی و زیرزمینی)
وجود آب و یا خاک اشباع در دوره زمانی کافی
وجود شرایط رویش گونه های گیاهی خاص
همان گونه که ملاحظه میگردد در این تعریف کمیت آب از نظر وسعت حجم و عمق، مقیاس زمانی وجود آب و کیفیت آب به صورت صریح تعیین نشده است بلکه به صورت غیر مستقیم در حد ایجاد شرایط رشد گیاهان آب دوست تعیین گردیده است.
تعریف حقوقی و قانونی
بر اساس آیین نامه اجرایی تبصره ۲ ماده ۲ قانون اراضی مستحدث و ساحلی مصوب ۱۳۸۷ تالاب شامل باتلاق لجن زار و آبهای طبیعی و مصنوعی اعم از دایمی یا موقت که آبهای شور یا شیرین یا تلخ در آن به صورت راکد یا جاری یافت میشود و از جمله شامل آبگیرهای دریایی است که عمق آنها در پایین ترین حد جزر از شش متر تجاوز نکند.
براساس ماده ۱ آیین نامه مصوب هیأت وزیران در تاریخ ۱۳۷۹/۸/۱۱ مربوط به بستر و حریم رودخانه ها ،انهار مسیل‌ها، مردآبها برکه های طبیعی و شبکه های آب رسانی آبیاری و زه کشی که برای مواد ۱ و ۲ قانون توزیع عادلانه آب مصوب ۱۳۶۱/۱۲/۱۶ مجلس شورای اسلامی تنظیم شده است، تعاریف زیر برای مرداب و برکه ارائه شده است (۵ و ۶).
مرداب زمین با تلاقی مسطح و پستی است که دارای یک یا چند آبراهه باشد و معمولاً در مد بزرگ دریا زیر آب رود همچنین به اراضی پستی اطلاق میشود که در مناطق غیر ساحلی، در فصول بارندگی و بر اثر سیلاب غرقاب شده و معمولاً در تمام سال حالت باتلاقی داشته باشد.
برکه اراضی پستی است که در اثر جریان سطحی و زیر زمینی آب در آنها جمع شده و باقی میماند. بر اساس بند ۷ ماده ۱ قانون اراضی مستحدث ساحلی مصوب ۱۳۵۴/۴/۲۹ ” تالاب اعم است از
مرداب، باتلاق یا آب بندان طبیعی که سطح آن در حداکثر ارتفاع آب از پنج هکتار کمتر نباشد. همان گونه که ملاحظه میگردد تعاریف مختلف در قوانین موجود انطباق کاملی با یکدیگر ندارند و هر کدام بر جنبه های خاصی از تعریف تالاب تأکید نموده‌اند اگرچه متعاقباً سعی شده است طی آیین نامه های اجرایی ضوابط مشخص تری برای تعیین محدوده تالابها تنظیم گردد، اما تعاریف موجود به تنهایی نمیتوانند معیاری برای تعیین محدوده تالاب باشند.
بیان مسئله:
با توجه به اینکه معمولاً تالاب ها به جهت غنای خاک آنها زمین های حاصل خیزی هستند و تمایل به تعرض به مرز های آن ها بسیار زیاد است از این رو تعیین مرز دقیق و حفاظت از آن ها بسیار حائز اهمیت است اما با توجه به تعدد تالاب های کشور، تعیین مرز دقیق و حفاظت از آن ها، بسیار پر هزینه و نیازمند نیروی انسانی زیادی می باشد. از این روی برای این کار نیاز به تکونولوژی بیش از پیش احساس می شود. سنجش از دور و تصاویر هوایی سال هاست در این زمینه در دنیا مورد استفاده واقع می شود که در ادامه شرح داده خواهد شد.
استفاده از تصاویر ماهواره ای در مطالعات تالاب ها
تصاویر ماهواره ای و عکس‌های هوایی منابع اصلی داده ای هستند که برای طبقه بندی منابع آبی زمین استفاده می شوند. این داده ها با هدف شناسایی، ترسیم، طبقه بندی و نمایش مرزهای تالاب ها و محاسبه وسعت آنها استفاده می‌شود. عکس‌های هوایی منشأ خود را در اواخر دهه 1800 آغاز کرد، زمانی که تصاویری از Petit Bicêtre، فرانسه، و بوستون، ماساچوست، از بالن های هوای گرم گرفته شد (Colwell 1997). تصاویر ابتدا توسط دوربین‌ها بر روی فیلم سیاه و سفید (BW)، سپس بر روی فیلم رنگی یا رنگی مادون قرمز (CIR) و بعداً از ماهواره‌ها و هواپیماهای مجهز به حسگرهایی که طول موج‌های الکترومغناطیسی فراتر از طیف مرئی و مادون قرمز را تشخیص می‌دهند، گرفته شد. یا حسگرهایی که با تابش امواج پدیده های مختلف را تشخیص می دهند (مانند رادار و LiDAR).
عکس‌های هوایی از قدیم برای نقشه‌برداری تالاب‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفتند، اما اخیراً نقشه‌برداری تالاب‌ها، با داده‌های ماهواره‌ای، از جمله داده‌های چند طیفی و SAR به ابزارهای نقشه‌برداری تالاب‌ها اضافه شده‌اند.
مهم است که نه تنها بین انواع مختلف تصاویر تمایز قائل شویم، بلکه بین پلتفرم‌های مختلف مورد استفاده برای جمع‌آوری آن تصاویر (از جمله فضایی(ماهواره)، هوایی(هواپیما)) نیز تفاوت قائل شویم، زیرا مزایا و معایب ذاتی این نقاط برتر وجود دارد. مزایای استفاده از تصاویر ماهواره ای شامل پوشش فضایی، به موقع بودن، تکرارپذیری و اغلب هزینه های کمتر است (کمیته داده های جغرافیایی فدرال 1992؛ دابسون و همکاران 1995؛ پاپا و همکاران 2006). با این حال، استفاده از داده های ماهواره‌ای نیز مستلزم محدودیت‌های خاصی است. این محدودیت‌ها شامل تداخل بیشتر آب و هوا و جو با جمع‌آوری داده‌ها و در برخی موارد، کاهش توانایی جمع‌آوری داده‌ها در دوره‌های زمانی کلیدی (مثلاً زمانی که تالاب‌ها زیر آب می‌روند) است. در گذشته، استفاده از داده‌های ماهواره‌ای به معنای وضوح فضایی درشت‌تر بود، اما امروزه سنسورهای ماهواره‌ای با قدرت تفکیک مکانی بیشتر در حال جمع‌آوری داده‌های هستند و جمع‌آوری داده‌های ماهواره‌ای کمتر از یک متر امکان‌پذیر است و داده‌های با قدرت تفکیک مکانی چند متری نسبتاً رایج و مقادیر زیر نیم‌متری نیز در دسترس هستند (به عنوان مثال، GeoEye-1؛ وضوح فضایی 41/0 متر).
عکسبرداری هوایی در مطالعات تالاب
عکس‌برداری هوایی از دهه 1800 جمع‌آوری شده است و امروزه هنوز برای انواع وظایف نقشه‌برداری عملیاتی، از جمله نقشه‌برداری از تالاب‌ها و بدنه‌های آبی که در آن جزئیات فضایی مورد نظر است، استفاده می‌شود. همچنین برای تأیید یا ارائه داده های آموزشی طبقه بندی هنگام استفاده از داده های ماهواره ای با وضوح درشت تر برای نقشه برداری تالاب ها استفاده می شود. از اولین عکس هوایی تا به امروز عکسبرداری هوایی از طریق پیشرفت در پلتفرم و سنسور به بلوغ رسیده است. در حال حاضر از هواپیماها و حتی وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین برای جمع آوری عکس های هوایی استفاده می شود و فیلم سیاه و سفید تا حد زیادی جای خود را به فیلم های رنگی و تصاویر دیجیتال داده است. اگرچه شبیه به سایر انواع داده های نوری است، اما عکسبرداری هوایی را نمی توان برای اندازه گیری کمی رطوبت خاک استفاده کرد و دارای محدودیت های دیگری از جمله موارد زیر است: (1) تشخیص سیل در اکوسیستم های پوشش گیاهی می تواند با وجود یک تاج پوشش رویشی به خطر بیفتد، (2) بدنه های آبی کوچک را می توان به اشتباه به عنوان سایه تعبیر کرد، و (3) آب کدر را می توان به اشتباه به عنوان خاک تشخیص داد. با این حال، عکاسی هوایی یک رکورد تاریخی طولانی مدت از شرایط سطح و تغییرات در مقیاس فضایی نسبتاً خوب ارائه می دهد. علاوه بر این، سکوی هوایی انعطاف‌پذیری را با زمان‌بندی جمع‌آوری داده‌ها فراهم می‌کند که سکوی ماهواره فاقد آن است. به عنوان مثال، هواپیماها می توانند تصاویری را در زمان های خاصی از روز جمع آوری کنند که با سطوح جزر و مد بهینه مطابقت دارد، در حالی که زمان عبور ماهواره ها توسط مدار از پیش تعیین شده است.
پوشش گیاهی غوطه ور در تالاب ها
پوشش گیاهی غوطه ور (SAV) به تمام گیاهان گلدار زیر آب اطلاق می شود که از دیدگاه اکوسیستم دریایی، علف دریایی مهم ترین آنهاست. این پوشش گیاهی به دلیل غوطه ور شدن در زیر آب و صخره های مرجانی، در سنجش از راه دور به طور قابل توجهی چالش برانگیزتر از اهداف زمینی است. رابط هوا-آب و ستون آب پوشاننده یک محیط پویا را تشکیل می دهند که به شدت بر انتقال تابش الکترومغناطیسی (به عنوان مثال، نور مرئی خورشید) که در موقعیت سنجش از راه دور برای برقراری ارتباط اطلاعات در مورد اهداف غوطه ور استفاده می شود، تأثیر می گذارد. در نتیجه، تمایز طیفی زیستگاه‌های گیاهان غوطه‌ور و صخره های مرجانی با استفاده از سنجش از دور نوری حتی اگر عمق آب کم باشد، نیازمند استراتژی‌های تخصصی است.
هر ویژگی روی سطح زمین، از جمله مواردی که در زیر آب هستند، دارای یک علامت بازتابی طیفی منحصر به فرد است که میزان نور بازتاب شده از این ویژگی را در طول موج‌های خاص طیف الکترومغناطیسی مشخص می‌کند. برای محیط‌های غوطه‌ور، نشانه‌های بازتاب طیفی تنها اطلاعاتی را در طیف نور مرئی نشان می‌دهند زیرا طول موج‌های بلندتر به‌طور کامل توسط آب کاهش می یابد و با تفاوت چندانی ندارد.

شکل1- طول موج مرئی برای شرایط مختلف آب و گیاهان غوطه ور در آن

آب، نور را در طول مسیر خود منتقل می کند، جذب می کند و پراکنده می کند، از این رو بازتاب طیفی ویژگی های غوطه ور هم با عمق آب و هم با نوع آب تغییر می کند و تمایز بین محیط ها در آب های عمیق و گل آلود را به چالشی تبدیل می کند.

شکل2- طول موج مرئی برای بدنه های آبی و گیاهان غوطه ور در اعماق مختلف

هر دو حسگر نوری و صوتی می توانند برای تشخیص محیط های صخره مرجانی و گیاهان غوطه ور استفاده شوند. حسگرهای نوری به دلیل اتکا به نور منعکس شده خورشید، محدود به کار در مناطق کم عمق و با نور خوب هستند، اما مزیت که آن ها نسبت به تکنیک های آکوستیک دارند این است که این فناوری منطقه بیشتری را با هزینه کمتری پوشش می دهد. علاوه بر این، ابزارهای نوری می‌توانند طول موج‌های کوچک را در سطح بالاتری از جزئیات نسبت به حسگرهای صوتی، که عمدتاً بر اساس ویژگی‌های ساختاری بستر دریا یا بستر دریاچه متمایز می‌شوند، ثبت کنند. حسگرهای دوم نیز باید در زیر یک کشتی نصب شوند و بنابراین فقط مسیر نسبتاً باریکی از داده ها را ثبت می کنند ویژگی‌های فضایی و طیفی حسگرهای passive مورد استفاده برای تصویربرداری از صخره‌های مرجانی و گیاهان غوطه ور برای ارائه سطح مورد نیاز از جزئیات اکولوژیکی انتخاب شده‌اند. در حالی که حسگرهای رادار به طور معمول برای نظارت بر مناظر زمینی و سطح بدنه‌های آبی استفاده می‌شوند.

شکل3- سنسورهای مختلف مورد استفاده برای تصویربرداری از تالاب در شرایط مختلف
استفاده از Web GIS :
برای داشتن یک سامانه بر خط بر رصد و حفاظت دائم از تالاب ها نیازهست یک سامانه بر اساس اطلاعات GIS توسعه داده شود تا همواره بتوان سطح تالاب ها رصد نمود.

نمونه هایی از کارهای انجام شده در جهان
Zhang et al، در سال 2023 با استفاده از الگوریتم طبقه بندی سلسله مراتبی توسعه داده شده و تصاویر ماهواره ای landsat محدوده تالاب های کشور چین را استخراج نمودند ایشان الگوریتم ارائه شده را با توجه به تغییرات دائمی تالاب ها در اثر فعالیت های انسانی و تغییر اقلیم رخ می دهد مناسب برای پایش تغییرات و حفاظت از تالاب ها مناسب ارزیابی نمودند. اما در انتها لزوم برداشت داشتن نقشه های با دقت مکانی کمتر از 10 را برای کشور چین لازم دانستند.
Rapinel et al، در سال 2023 تعیین حدود تالاب های فرانسه را با استفاده از آرشیو داده های ماهواره ای و داده های زمینی و استفاده از عکس های هوایی DTM و استفاده از الگوریتم هوش مصنوعی برای کل تالاب های کشور و مدل random forest سطح تالاب ها را تعیین نمودند. ایشان به دلیل دقت بالای DTM هوایی( که با کمک هواپیما برداشت می‌شود) که دارای خطای 20 سانتی متر و قدرت تفکیک مکانی 1 تا 5 متر است استفاده نمودند تا سطح تالاب را به طور دقیق تری ارزیابی نمایند. این مطالعه نشان داد که یک تصویر برداری تالاب ملی با قدرت تفکیک مکانی (5 متر) و دقت خوب می تواند به طور خودکار توسط هوش مصنوعی با استفاده از داده های میدانی بایگانی و متغیرهای محیطی تولید شود.
جمع بندی:
اهمیت تعیین حد بستر تالاب ها و حفاظت از آن به قدری است که توجه به آن می تواند تا حد زیادی از کنون های گرد و غبار در آینده کاهید و اکوسیستم تالاب را حفظ نمود. با توجه به تحقیقات انجام شده و امکان استفاده از تصاویر ماهواره، عکس های هوایی توسط هواپیما سبک و پهبادها، می‌توان هزینه های مربوط به تعیین حد بستر و حریم تالاب های کشور را کاهش داد و سامانه ای بر اساس GIS برای رصد تغییرات بر اساس کد های هوش مصنوعی توسعه داد تا رصد خوبی از سطح تالاب های کشور صورت گیرد و همچنین مرز واقعی این تالاب ها با دقت خوبی استخراج گردد.